۸ مسئولیت کلیدی مدیرعامل در حاکمیت شرکتی

8 مسئولیت کلیدی مدیرعامل در حاکمیت شرکتی

در این مقاله به دنبال معرفی ۸ مسئولیت کلیدی مدیرعامل در حاکمیت شرکتی مبتنی بر اصول حاکمیت شرکتی میزگرد کسب‌وکار آمریکا هستم. حاکمیت شرکتی از مبانی و نظریات مختلفی نشأت می‌گیرد که در مقاله «حاکمیت شرکتی: معرفی ۶ نظریه در این حوزه» به آن پرداختیم. اما حاکمیت شرکتی باید با در نظر گرفتن مأموریت‌ها، شرایط و بافت فعالیت یک شرکت تدوین شود. یک سیستم مؤثر حاکمیت شرکتی چارچوبی را فراهم می‌کند که در آن هیئت‌مدیره و مدیریت سازمان مسئولیت‌های کلیدی خود را به بهترین نحو انجام می‌دهند. اینکه مسئولیت‌های کلیدی که مدیرعامل باید در شرکت به آن بپردازند چیست، موضوعی است که در این مقاله به دنبال جواب دادن به آن هستم. مسئولیت‌های کلیدی هیئت‌مدیره را در مقاله دیگری معرفی کرده‌ام که از اینجا می‌توانید به آن دسترسی داشته باشید.

مدیرعامل و تیم مدیریت ارشد شرکت، تحت هدایت مدیرعامل، مسئول توسعه برنامه‌های استراتژیک بلندمدت شرکت و پیشبرد مؤثر کسب‌وکار شرکت مطابق با آن برنامه‌ها هستند. بر این اساس مدیرعامل و تیم مدیریتی وظایفی را بر عهده دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.

عملیات کسب‌وکار

در حاکمیت شرکتی اولین و مهمترین وظیفه مدیرعامل و تیم مدیریتی شرکت، اداره و پیشبرد کسب‌وکار شرکت تحت نظارت هیئت‌مدیره و با هدف ایجاد ارزش در بلندمدت برای سهامداران است. مدیرعامل ضمن خلق برنامه‌ریزی و یکپارچه کردن مسیرهای راهبردی سازمان وظیفه پیشبرد مأموریت‌های کسب‌وکار شرکت در تمامی‌ حوزه‌ها را بر عهده دارد. مسئول اول و آخر عملیات کسب‌وکار مدیرعامل است.

برنامه‌ریزی استراتژیک

برنامه‌ریزی استراتژیک در حاکمیت شرکتی اغلب به مدیرعامل سپرده می‌شود. مدیرعامل با همکاری و همیاری تیم مدیریت ارشد شرکت وظیفه دارند چشم‌‎انداز آینده شرکت را ترسیم و برنامه استراتژیک را بر مبنای آن تدوین نمایند. برنامه‌های استراتژیک در شرکت تحت نظارت مدیرعامل تدوین می‌شود اما تأیید و تصویب آن توسط هیئت‌مدیره صورت می‌گیرد.

اولین و مهمترین وروردی در برنامه‌‌ریزی استراتژیک شرکت سیاست‌ها، خط‌مشی‌ها و سایر مواردی است که از جانب هیئت‌مدیره دریافت می‌شود. بنابراین برنامه‌ریزی استراتژیک فرایندی است که باید با تعامل هر چه بیشتر با هیئت‌مدیره و تحت نظارت آنها انجام شود. عدم مشارکت هیئت‌مدیره در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک، بررسی و تأیید آن را با چالش‌هایی مواجه خواهد کرد.

پس از تصویب برنامه استراتژیک در هیئت‌مدیره، برنامه‌ها باید توسط مدیریت ارشد شرکت اجرا شوند؛ پیشرفت برنامه‌ها و استراتژی‌ها باید به طور منظم بررسی شده و گزارشات پیشرفت به هیئت‌مدیره ارائه شود. هیئت‌مدیره گزارشات را بررسی می‌کند و در صورت لزوم تغییراتی را در برنامه‌ها پیشنهاد می‌کند.

پیشنهاد تخصیص سرمایه

همانگونه که در معرفی وظایف هیئت‌مدیره اشاره شد، تخصیص سرمایه باید به تأیید هیئت‌مدیره برسد اما پیشنهاد تخصیص سرمایه توسط مدیرعامل تهیه می‌شود. مدیرعامل با همکاری مدیران ارشد شرکت، مسئول ارائه پیشنهادهای مربوط به تخصیص سرمایه شرکت به هیئت‌مدیره است.

منبع تخصیص سرمایه باید در پیشنهادی که به هیئت‌مدیره ارائه می‌شود مشخص باشد. منابع تخصیص سرمایه متفاوت است؛ از جمله این منابع می‌توان به این موارد اشاره کرد: منابع حاصل از رشد طبیعی شرکت، منابع حاصل از ادغام با یک کسب‌وکار و یا خروج از آن، واگذاری‌ها، اسپین آف، نگهداری و رشد منابع ملموس و غیرملموس.

هیئت‌مدیره در بررسی پیشنهادات تخصیص سرمایه، برنامه‌های پیشنهادی و منافع حاصل از آن را بررسی می‌کند؛ طبیعی است که این پیشنهادات باید منطبق بر منفعت خاصی بوده و دوره بازگشت سرمایه مشخصی داشته باشد.

شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک

در حاکمیت شرکتی شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک بر عهده مدیرعامل شرکت است. مدیرعامل با همکاری مدیریت ارشد شرکت ریسک‌هایی را که شرکت در اجرای برنامه‌های استراتژیک و انجام امور تجاری خود با آن مواجه است را شناسایی، ارزیابی و مدیریت می‌کند. شناسایی این ریسک‌ها حاصل شناخت دقیق و عمیق از وضعیت داخلی شرکت و وضعیت زیست‌بوم و محیط کسب‌وکار است.

مدیرعامل بخش‌های مختلف شرکت‌ها را به تناسب مسئول ارزیابی و مدیریت ریسک‌ها قرار می‌دهد. مدیریت همچنین ارزیابی می‌کند که آیا تلاش‌هایی که توسط بخش‌های مختلف به منظور مواجهه با ریسک‌ها انجام می‌شود با جنس ریسک‌های پیش روی شرکت سازگار است یا خیر.

همانگونه که در معرفی وظایف هیئت‌مدیره اشاره شد، هیئت‌مدیره باید اطمینان حاصل کند که ریسک‌ها به خوبی شناسایی و مدیریت می‌شوند. بنابراین مدیریت ارشد شرکت موظف است هیئت‌مدیره و کمیته‌های مربوطه را در مورد ریسک‌های قابل توجه شرکت و فرایندهای مدیریت آنها مطلع می‌کند.

ارائه گزارشات دقیق و شفاف مالی و عملکردی

حاکمیت شرکتی هیئت‌مدیره را مسئول نظارت و رسیدگی بر عملکرد شرکت می‌داند. این نظارت و رسیدگی مبتنی بر گزارشاتی است که از سوی مدیرعامل به هیئت‌مدیره می‌رسد. بر همین اساس مدیرعامل و تیم مدیریتی مسئولند سیستم یکپارچه گزارشگری در حوزه‌های مختلف از جمله مالی را ایجاد کنند. بر اساس این سیستم، گزارشات و صورت‌های مالی باید به صورت دقیق و در زمان‌های مشخص تهیه و افشا شوند.

این سیستم که تحت هدایت و نظارت مدیرعامل و با مشارکت فعال مسئول اصلی مالی شرکت است به صورت دوره‌ای روال‌های کنترل داخلی شرکت و صحت گزارشگری مالی و افشای اطلاعات را بررسی کرده و علاوه بر ارائه گزارش به هیئت‌مدیره و سایر مراجع مرتبط، مانع فعالیت‌های متقلبانه در شرکت خواهد شد.

تهیه برنامه و بودجه عملیاتی سالانه

وظیفه دیگری که حاکمیت شرکتی بر عهده مدیرعامل و مدیریت ارشد شرکت قرار داده تهیه برنامه و بودجه سالیانه است. بر این اساس مدیرعامل موظف است برنامه و بودجه عملیاتی سالانه شرکت را با همکاری تمامی ارکان شرکت تهیه کرده و به هیئت‌مدیره ارائه کند.

بعد از تدوین و تصویب بودجه نوبت به اجرا و کنترل می‌رسد. تیم مدیریت موظف است برنامه‌ها را همانگونه که تصویب شده است اجرا کند و در اجرای برنامه‌ها به تغییر شرایط، فرضیات و انتظارات توجه داشته باشد. همچنین موظف است نظارت و کنترل داشته باشد که برنامه‌ها به درستی اجرا شوند و ضمن ارائه گزارش عملکرد به هیئت‌مدیره چنانچه تغییرات قابل توجهی در برنامه‌ها ایجاد می‌شود هیئت‌مدیره را مطلع سازد.

انتخاب مدیران شایسته، ایجاد ساختار مؤثر و برنامه‌ریزی جانشین‌پروری

حاکمیت شرکتی مدیرعامل را مسئول اداره و مدیریت کسب‌وکار شرکت می‌داند. مدیرعامل هم از طریق تفویض اختیار به مدیران شرکت این کار را انجام می‌دهد. لذا مدیرعامل موظف است از میان افراد واجد شرایط مدیران شرکت را برای بخش‌های مختلف انتخاب و مسئولیت‌های مربوطه را به آنها تفویض کند.

یکی از مهمترین عوامل مؤثر در عملکرد مناسب مدیران و سایر افراد در شرکت، وجود ساختار و سیستم‌های کاری مؤثر است. حاکمیت شرکتی این وظیفه را نیز بر عهده مدیرعامل گذاشته است. در این خصوص مدیرعامل باید بر اساس مبانی علمی و با در نظر گرفتن مأموریت‌ها و شرایط شرکت، اقدام به ایجاد ساختار سازمانی و سیستم‌های کاری مناسب کند تا مدیران منصوب شده بتوانند بیشترین بازده ممکن را در شرکت داشته باشند.

هیچ مدیری برای همیشه در یک جایگاه باقی نخواهد ماند. مدیر یا ارتقا پیدا می‌کند یا جابجا می‌شود یا استعفا می‌دهد و یا به هر دلیل دیگری ممکن است دیگر متصدی جایگاه مدیریت خود نباشد. بنابراین مدیرعامل همواره باید به دنبال جانشین مناسب برای جایگاه‌های مختلف مدیریتی باشد. انجام صحیح این امر مستلزم وجود استراتژی و برنامه توسعه شغلی و جانشین‌پروری مناسب با شرایط شرکت است.

چابکی و انعطاف در کسب‌وکار

موفقیت در هر کسب‌وکاری مستلزم سرعت، چابکی و انعطاف در آن کسب‌وکار و آمادگی برای تغییر در هر شرایطی است. این وظیفه در حاکمیت شرکتی به مدیرعامل سپرده شده است. مدیرعامل با همکاری مدیریت ارشد شرکت به صورت دوره‌ای برنامه‌هایی را برای ایجاد چابکی در کسب‌وکار ایجاد می‌کند تا عملیات شرکت در شرایط مختلف از امنیت برخوردار باشد.

در این راستا دو اقدام مهم و اساسی باید انجام شود:

اولین اقدام شناسایی ریسک است. مدیریت ارشد در درجه اول باید ریسک‌های عمده تجاری و عملیاتی شرکت را شناسایی کند؛ ریسک‌های متفاوتی در برابر کسب‌وکار یک شرکت می‌تواند قرار داشته باشد. از جمله این ریسک‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: ریسک‌های مربوط به بلایای طبیعی، مشکلات رهبری، امنیت فیزیکی، امنیت سایبری، تغییرات قوانین و سایر موارد.

دومین اقدام در این زمینه ایجاد آمادگی در برابر بحران‌ها و ریسک‌های پیش رو است. مدیریت ارشد برنامه‌هایی را برای ایجاد آمادگی و مقابله با بحران‌ها و خطرات پیش رو تدوین و اجرا می‌کند. همچنین در این راستا مدیرعامل با هیئت‌مدیره همکاری می‌کند تا موقعیت‌هایی (مانند بحران مربوط به مدیریت ارشد) را شناسایی کند؛ موقعیت‌هایی که در آن نیاز است هیئت‌مدیره در آنها نقش فعال‌تری داشته باشد.

جهت دسترسی به مقالات بیشتر در خصوص حاکمیت شرکتی اینجا کلیک کنید.

سؤال جهت دانش‌پژوهان DBA: به نظر شما مدیرعامل علاوه بر موارد فوق چه وظایف دیگری می‌تواند داشته باشد؟ پیشهادات خود را در بخش دیدگاه‌ها وارد کنید.

علی فردوسی جهرمی ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ۲ حاکمیت شرکتی

نظرات کاربران
  • Belo post, compartilhei com meus amigos.

    • ممنون از عزیز پرتغالی
      ترجمه: Nice post, shared with my friends

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.