۳ ویژگی شرکت‌های تابعه هلدینگ

ویژگی کسب‌وکار

به منظور مدیریت موفق و اثربخش در یک مجموعه هلدینگ شناخت همه‌جانبه از ابعاد مختلف آن ضروری است. از لحاظ ساختاری، شناخت سازمان هلدینگ از دو بعد باید صورت پذیرد: ویژگی‌های ستاد هلدینگ و ویژگی‌ کسب‌وکارهای تابعه. در مقاله «۵ ویژگی شرکت هلدینگ»، ویژگی‌های مختلف شرکت‌های هلدینگ مورد بحث قرار گرفت. این ویژگی‌ها عبارت بودند از: نقشه‌های ذهنی سازمان مادر، ساختارها و سیستم‌های مادری، وظایف و خدمات مرکزی، کارکنان و مهارت‌ها، و قراردادهای عدم تمرکز. جهت دسترسی به متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.

در این مقاله به دنبال شناخت ویژگی‌ شرکت‌های تابعه هلدینگ‌ها هستیم. شناخت این ویژگی‌ها از آن جهت اهمیت دارد که ارزش‌آفرینی سازمان مادر در کسب‌وکارهای تابعه بدون این شناخت حاصل نمی‌شود. در حقیقت در اثنای حصول این شناخت به دنبال بررسی تناسب بین سازمان مادر و ویژگی‌های کسب‌وکارهای تابعه هستیم تا از این طریق در خصوص نحوه ارزش‌آفرینی در سازمان تصمیم‌گیری شود.

به طور کلی سه مجموعه از ویژگی‌ها در یک کسب‌وکار زیرمجموعه هلدینگ باید تجزیه تحلیل شوند: اهداف، مأموریت‌ها و فلسفه شکل‌گیری کسب‌وکار؛ فرصت‌های مادری؛ و عوامل کلیدی موفقیت.

اهداف،مأموریت‌ها و فلسفه شکل‌گیری

در بررسی ویژگی شرکت‌های تابعه هلدینگ اولین چیزی که بررسی می‌شود اهداف، مأموریت‌ها و فلسفه تشکیل آن کسب‌وکار است. به عبارت دیگر در گام نخست کسب‌وکارها باید به درستی تعریف شوند. آگاهی از فلسفه وجودی و ادبیات حاکم بر مدیریت یک کسب و کار نقطه آغاز بررسی ویژگی‌های کسب‌وکار است.

از جمله مواردی که در این گام می‌توان در خصوص یک کسب‌وکار مورد بررسی قرار داد عبارتند از:

  • اساسنامه و اسناد رسمی
  • اسناد راهبردی (شامل اسناد برنامه‌ریزی راهبردی، ارکان جهت‌ساز و …)
  • رویکردهای مدیریت
  • فرهنگ سازمانی
  • همکاران راهبردی
  • زیست‌بوم فعالیت

چنانچه در بررسی موارد فوق این نتیجه‌گیری حاصل شود که یک کسب‌وکار به درستی و با هدف متقن و معتبری تشکیل نشده است، این موضوع نشان از نیاز به یک سری تغییرات زیربنایی در آن دارد. لذا این نقطه می‌تواند یک فرصت بالقوه برای سازمان مادر به منظور نقش‌آفرینی و بهبود تلقی شود.

فرصت‌های مادری

دومین حوزه در بررسی ویژگی شرکت‌های تابعه هلدینگ، فرصت‌های مادری آن است. کسب‌وکارهای مختلف حاوی فرصت‌های متنوعی برای ارزش‌آفرینی سازمان مادر در آنها هستند. وضعیت مشخص هر کسب‌وکاری ماهیت و گستره این فرصت‌ها را تعیین می‌کند.

مثال فرصت‌های مادری

برخی از فرصت‌های مادری در کسب‌وکارها که سازمان مادر می‌تواند با نقش‌آفرینی در آنها منشأ ایجاد ارزش باشد عبارتند از:

  • ضعف در تیم مدیریتی کسب و کار
  • برخورد بین منافع مدیران کسب و کار و منافع سایر طرف‌های ذینع
  • نیاز به تخصص متخصصانی که به کسب‌وکار تعلق ندارند
  • وجود روابط بالقوه مفید ولی تحقق نیافته با سایر کسب‌وکارها
  • وجود فرایندهای بی‌مورد، کند و هزینه‌زا
  • فقدان مهارت یا انگیزه کافی در کسب‌وکار
  • عدم شناخت بیرونی کسب‌وکارها از فرصت‌های سرمایه‌گذاری
  • وجود زمینه‌های سرمایه‌گذاری
  • عدم دسترسی به منابع و اطلاعات مورد نیاز جهت پیشرفت کسب‌وکار
  • سختی دسترسی به بازارها و مشتریان جدید
  • سختی ارتباطات با نهادهای صنفی و حاکمیتی
  • امکان ارائه خدمات متمرکز ارزان قیمت و صرفه‌جویی در مقیاس
  • وجود ظرفیت‌های خالی منابع انسانی و غیرانسانی

دقت شود که در بررسی ویژگی کسب‌وکارهای مختلف با فرصت‌های مادری مختلفی مواجه می‌شویم. فرصت‌هایی که برای یک کسب‌وکار مهم‌اند، ممکن است برای یک کسب‌وکار دیگر کاملاً بی‌ربط باشند.

مثلاً ممکن است یک کسب‌وکار بر برآوردن سریع نیاز مشتری تأکید داشته باشد؛ در این کسب‌وکار ایجاد جریان‌های مختلف فناوری و چابک‌سازی متناسب با نیاز مشتری اهمیت بالایی دارد. در سوی دیگر ممکن است کسب‌وکارهایی باشند که بازارهای بالغ و مطمئنی را در اختیار دارند؛ برای این کسب‌وکارها شناسایی دقیق محصولات سودآور در این بازار اهمیت پیدا می‌کند. پس فرصت مادری کردن و ارزش‌آفرینی در این کسب‌وکار بسیار متفاوت با قبلی خواهد بود.

تناسب فرصت‌های مادری با ویژگی‌های مادر

بعد از بررسی این دسته از ویژگی کسب‌وکارها و شناسایی فرصت‌های مادری، حال باید این موضوع بررسی شود که آیا این فرصت‌های مادری با ویژگی‌های سازمان مادر متناسب است یا خیر؟ این فرصت‌های مادری باید با ویژگی‌های پنجگانه سازمان مادر تناسب داشته باشد و علاوه بر این باید مورد تأکید سازمان مادر هم قرار بگیرد.

بعد از این مرحله نوبت به اقدام سازمان مادر می‌رسد. در مرحله اقدام، سازمان مادر باید با شناختی که از ویژگی‌های سازمان مادر و فرصت‌های مادری دارد، نسبت به ارزش‌آفرینی در کسب‌وکار اقدام کند. ظرافت خاصی در این مرحله وجود دارد. سازمان مادر می‌خواهد در شرکت‌های تابعه خود نفوذ کند؛ این نفوذ استقلال مدیریت را در شرکت تحت تأثیر قرار می‌دهد، بنابراین حساسیت‌برانگیز است. پس راهکار چیست؟

می‌توان گفت که راهکار مشخص و تضمین‌کننده‌ای برای رفع این حساسیت وجود ندارد. اما آنچه به طور کلی می‌توان گفت این است که ورود ستاد سازمان مادر به کسب‌وکارها باید به معنای واقعی کلمه مادرانه باشد. روابط تجاری و قانونی جایگاه خود را در اصول هلدینگ‌داری دارد و بر این اساس سازمان مادر حق هر گونه دخالتی را برای خود محفوظ می‌داند؛ اما فراتر از این روابط تجاری، آنچه منجر به پیشرفت و انگیزش در مجموعه سازمان هلدینگ می‌شود روابط انسانی است. وجود فضای اعتماد و همدلی و همزبانی مادرانه استفاده از فرصت‌های مادری در سازمان هلدینگ را بسیار تسهیل می‌کند.

برای استفاده صحیح از فرصت‌های مادری، از یک سو سازمان مادر برای نفوذ و ارزش‌آفرینی در کسب‌وکارهای خود باید مادرانه وارد شود و از سوی دیگر کسب‌وکارهای تابعه هم باید این مادری همدلانه را درک کنند.

عوامل کلیدی موفقیت

سومین حوزه در بررسی ویژگی شرکت‌های تابعه هلدینگ، عوامل کلیدی موفقیت هر کسب‌وکار است. در هر کسب‌وکاری عوامل معینی وجود دارند که نقش عمده‌ای را در موفقیت سطح کسب‌وکار ایفا می‌کنند. عوامل کلیدی موفقیت برای کسب‌وکارهای مختلف متنوع‌اند که به عنوان مثال می‌توان به برخی از آنها به شرح زیر اشاره کرد:

  • مثلاً در یک کسب‌وکار ممکن است عامل جذب کردن و برانگیختن خلاقانه افراد به طور ویژه عامل کلیدی باشد.
  • در دیگری ممکن است توانایی مدیریت بسیار قوی هزینه‌های نیروی انسانی عامل کلیدی باشد.
  • شناخت و توسعه راه‌حل‌های فناورانه می‌تواند در یک کسب‌وکار عامل کلیدی موفقیت باشد.

برای اینکه ارزش‌آفرینی در سازمان مادر به بهترین شکل محقق شود و از نابودی ارزش پرهیز شود، باید ویژگی‌های سازمان مادر با عوامل کلیدی موفقیت در کسب‌وکار سازگار باشند. مثلاً نقشه‌های ذهنی سازمان مادر ممکن است بر اهمیت و اولویت فناوری تأکید داشته باشد. چنانچه پیشگامی در فناوری، عامل کلیدی موفقیت یک کسب‌وکار باشد، تناسب برقرار است.

در طرف مقابل چنانچه در یک کسب‌وکار، فناوری اهمیت کمتری داشته باشد، این عامل با ویژگی سازمان مادر تناسب ندارد. ورود سازمان مادر به این حوزه و تأکید بر فناوری در این کسب‌وکار منجر به سرمایه‌گذاری‌های مصرفانه و هزینه‌های فنی غیر ضروری خواهد شد.

بنابراین بدون شناخت عوامل کلیدی موفقیتِ کسب‌وکارها و تناسب آن با ویژگی‌های ستاد هلدینگ، سازمان مادر به طور ناخواسته در معرض خسارت و نابودی ارزش قرار می‌گیرد.

جمع‌بندی ویژگی شرکت‌های تابعه هلدینگ

تصمیم‌گیری در خصوص کسب‌وکارهای زیرمجموعه یک هلدینگ کاملاً وابسته به شناخت ویژگی‌ کسب‌وکارها است. اینکه ستاد سازمان مادر چه رفتاری با کسب‌وکارهای خود خواهد داشت نشأت گرفته از شناخت سازمان مادر از آن است. سازمان مادر باید در خصوص کسب‌وکارهای سبد خود تصمیم بگیرد که می‌خواهد آنها را بزرگ کند، کوچک کند و یا در وضعیت فعلی تثبیت کند و قبل از همه اینها باید ویژگی‌های کسب‌وکارها را به خوبی بشناسد.

در این مقاله اشاره شد که برای آشنایی با ویژگی کسب‌وکارهای تابعه هلدینگ و تصمیم‌گیری در خصوص آنها سه موضوع در خصوص کسب‌وکار باید بررسی شود: اهداف، مأموریت‌ها و فلسفه شکل‌گیری، فرصت‌های مادری و عوامل کلیدی موفقیت. بعد از شناسایی این ویژگی‌ها، تناسب آنها با ویژگی‌های سازمان مادر باید بررسی شود. اینکه آیا بین ویژگی‌های کسب‌وکار و ویژگی‌های سازمان مادر تناسب وجود دارد یا خیر. در صورت وجود تناسب امکان ارزش‌آفرینی وجود دارد و در صورت عدم تناسب، وجود کسب‌وکار در سبد هلدینگ بی‌معنی است و سازمان مادر باید به دنبال کاهش حجم فعالیت آن و یا حذف آن از سبد خود باشد.

علی فردوسی جهرمی ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ ۰ مدیریت هلدینگ

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.