در این مقاله به دنبال معرفی هشت اصل کلیدی از اصول حاکمیت شرکتی هستم. اما قبل از ورود به بحث، ارائه تعریف مختصری از حاکمیت شرکتی خالی از لطف نیست. حاکمیت شرکتی عبارت است از مجموعهای از قوانین، رویهها و فرآیندهایی که توسط آن یک شرکت هدایت و کنترل میشود. در حقیقت حاکمیت شرکتی به این موضوع اشاره دارد که شرکتها چگونه و با چه هدفی اداره میشوند. مشخص میکند که چه کسی قدرت و مسئولیت دارد و چه کسی و چگونه در شرکت تصمیم میگیرد. در اصل حاکمیت شرکتی ابزاری است که مدیریت و هیئتمدیره شرکت را قادر میسازد تا به طور مؤثرتری با چالشهای اداره شرکت برخورد کنند. حاکمیت شرکتی تضمین میکند که کسبوکارها، فرایندهای تصمیمگیری و کنترلهای مناسبی دارند تا منافع همه ذینفعان (اعم از سهامداران، کارکنان، تأمینکنندگان، مشتریان، جامعه و …) را به خوبی تأمین کنند.
در مقالات قبلی مفهوم حاکمیت شرکتی را به زبان ساده توضیح دادم و نظریات مختلف حاکمیت شرکتی را شرح دادم. علاوه بر این در مقالات دیگری مسئولیتهای کلیدی مدیرعامل و هیئتمدیره را شرح دادم. در این مقاله به دنبال معرفی ۸ اصل کلیدی در حاکمیت شرکتی هستم. اصولی که در این مقاله ارائه میشود، برگرفته از پیشنهادات میزگرد کسبوکار آمریکا (Business Roundtable) است. میزگرد کسبوکار، اتحادیهای از مدیران عامل شرکتهای برجسته آمریکایی است که برای ترویج اقتصاد پر رونق ایالات متحده و گسترش فرصت برای کسبوکارهای آمریکایی اقدام به تدوین خطمشیهای عمومی در این حوزه میکند.
اگرچه این اصول هشتگانه بر اساس زیستبوم کسبوکارهای آمریکایی تدوین شده اما ایدههای خوبی را به منظور پیادهسازی نظام حاکمیت شرکتی در هر مجموعهای فراهم میآورد. پس تا پایان با من همراه باشید.
هیئت مدیره یا گروه راهبران شرکت تشکیل شده از تعدادی از افراد انتخاب شده یا انتصاب شده که مسئولیت اصلی سیاستگذاری و تصمیمگیری کلان سازمان را برعهده دارند. بر اساس اصول حاکمیت شرکتی، هیئتمدیره ۵ وظیفه اصلی و کلیدی دارد:
موارد فوق وظایف اصلی هیئتمدیره است که به صورت مختصر به آنها اشاره شده است. هیئتمدیرههای مختلف به تناسب شرایط و محیط فعالیت خود میتوانند وظایف متعدد دیگری هم داشته باشند. جهت مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله «۱۰ مسئولیت کلیدی هیئتمدیره» مراجعه کنید. در این مقاله ده وظیفه کلیدی هیئتمدیره را به صورت مفصل شرح دادهام.
مدیریت شرکت تشکیل شده از مدیرعامل و سایر مدیران ارشد که مسئولیت اصلی پیشبرد عملیات و امور اجرایی شرکت را بر عهده دارند. مدیرعامل اغلب از طرف هیئتمدیره انتخاب میشود و معمولاً در انتخاب مدیران ارشد خود اختیاراتی دارد. سطح این اختیارات را هیئتمدیره تعیین میکند. حاکمیت شرکتی برای مدیریت شرکت دو وظیفه کلیدی تعیین کرده است:
آنچه در دو بند فوق اشاره شد جزء موارد اصلی وظایف مدیرعامل در حاکمیت شرکتی میباشد. مدیرعامل وظایف متعدد دیگری هم دارد که در مقاله «۸ مسئولیت کلیدی مدیرعامل» به آن اشاره شده است. در این مقاله ۸ وظیفه کلیدی مدیرعامل را به طور کامل شرح دادهام.
اصول حاکمیت شرکتی به دنبال تضمین سلامت مالی و تجاری شرکت برای ذینفعان مختلف (سهامداران، مشتریان، حاکمیت و …) است. مدیریت شرکت تحت نظارت هیئتمدیره و کمیته حسابرسی آن موظف است صورتهای مالی را تولید کند. صورتهای مالی باید دقیق، شفاف و بر اساس استانداردهای موجود باشد و وضعیت مالی شرکت و نتایج عملیات آن را منصفانه گزارش کند.
این امر باعث میشود سرمایهگذاران از امنیت سرمایههای خود مطمئن شوند، مشتریان از خرید خود مطمئن و راضی باشند و حاکمیت از عملکرد کسبوکار در راستای منفعت عامه اطمینان یابد.
هیئت مدیره کمیتههای مختلف و متنوعی دارد که عمده وظایف هیئتمدیره در قالب این کمیتهها انجام میشود. مهمترین و پرمشغلهترین کمیته هیئتمدیره کمیته حسابرسی (Audit Committee) است. این کمیته جزء کمیتههایی است که طبق قوانین حاکمیت شرکتی اکثر کشورهای دنیا وجود آن در شرکتها الزامی است. علت اهمیت این موضوع هم برمیگردد به رسواییهای مالی بوجود آمده در شرکتهای بزرگ دنیا. جهت مطالعه بیشتر در این خصوص به مقاله «مفهوم حاکمیت شرکتی به زبان ساده» مراجعه کنید.
اصول حاکمیت شرکتی سه وظیفه اصلی برای کمیته حسابرسی متصور است:
موارد اول و دوم جزء وظایف اصلی کمیته حسابرسی است و معمولاً قابل تفویض به کمیته دیگری در هیئتمدیره نیست. اما در خصوص وظیفه سوم یعنی مدیریت ریسک و انطباق، گاهی اوقات این وظیفه به کمیته مستقل دیگری سپرده میشود. با مراجعه به ساختار حاکمیت شرکتی برخی از بنگاههای اقتصادی کمیتههایی تحت عنوان «کمیته ریسک» یا «کمیته انطباق» خواهید دید که این وظایف را بر عهده دارند. با این حال اگر این کمیتهها در هیئتمدیره شرکتی وجود نداشته باشند، وظایف آنها بر عهده «کمیته حسابرسی» است.
کمیته حاکمیت شرکتی (Corporate Governance Committee) که در برخی از متون از آن تحت عنوان کمیته کاندیداتوری (Nomination) هم یاد شده، یکی دیگر از کمیتههای اصلی هیئتمدیره است. اگر چه این کمیته به نسبت کمیته حسابرسی مشغله کمتری دارد اما وظیفه هدایت و مدیریت هیئتمدیره بر عهده این کمیته است.
اصول حاکمیت شرکتی برای این کمیته سه وظیفه کلیدی در نظر گرفته است:
کمیته جبران خدمات، سومین کمیته از کمیتههای اصلی هیئتمدیره است که در اینجا به آن میپردازم. هدف کلی از تشکیل این کمیته در هیئتمدیره، نظارت بر حقوق و مزایای مدیرعامل و سایر مدیران ارشد شرکت است. این کمیته همچنین باید این اطمینان را ایجاد کند که پرداختهای صورت گرفته مطابق با فرهنگ، اهداف، استراتژیها و خطمشیهای کلان سازمان است.
اصول حاکمیت شرکتی برای کمیته جبران خدمات ۴ وظیفه کلی در نظر گرفته است:
اگر چه کمیته جبران خدمات وظایف مهمی را در حاکمیت شرکت بر عهده دارد، اما وجود آن در ساختار حاکمیت شرکتی الزامی نیست. در صورت عدم وجود این کمیته در ساختار حاکمیت شرکتی یک بنگاه، وظایف آن را سایر کمیتهها (مثلاً کمیته حاکمیت شرکتی) بر عهده خواهند داشت.
اصل هفتم از اصول حاکمیت شرکت به نحوه ارتباط شرکت با سهامداران مرتبط است. واسطه ارتباط هر شرکتی با سهامداران آن، هیئتمدیره شرکت است. اما در چه شرایطی هیئتمدیره باید سهامداران ارتباط برقرار کند؟ هیئتمدیره و مدیریت شرکت باید در مورد موضوعات و دغدغههایی که مورد توجه گسترده آنهاست و بر ایجاد ارزش طولانیمدت شرکت تأثیر میگذارد، با سهامداران بلندمدت شرکت ارتباط داشته باشد.
این ارتباط فواید زیادی برای شرکت دارد. اولاً اینکه سهامداران انتظاراتی از شرکت دارند و از این طریق میتوانند انتظارات خود را به مدیریت شرکت منتقل کنند. ثانیاً سهامدارانی که با هیئتمدیره ارتباط دارند تشویق میشوند اطلاعات مناسب و مورد نیاز را در اختیار آنها قرار داده و بدین ترتیب به منفعت بلندمدت شرکت و سهامداران کمک میشود.
آنچه در این ارتباطات باید مد نظر قرار گیرد درک سهامداران و اعضای هیئتمدیره از وظایف خود است. وظیفه اصلی هدایت و مدیریت شرکت بر عهده هیئتمدیره است و این هیئتمدیره است که باید در قبال عملکرد شرکت پاسخگو باشد. بنابراین تصمیمگیر نهایی در این خصوص هیئتمدیره خواهد بود. اما هیئتمدیره باید در این زمینه به نحوی عمل کند سهامداران درک کنند که هیئتمدیره استفادههای کوتاهمدت و بلندمدت از سرمایه را ارزیابی میکند و اقدامات و تصمیماتی را که میگیرد در راستای ارزشآفرینی بلندمدت برای سهامداران است.
تحولات کسبوکار در سالهای اخیر به نحوی است که دیگر مثل گذشته ذینفعان شرکت محدود به سهامداران و مدیران شرکت نیست. در زیستبوم کسبوکارهای امروزی ذینفعان متعددی برای یک بنگاه وجود دارد: سهامداران، مدیران، مشتریان، دولت، محیط زیست، جامعه و … همه ذینفعان بنگاه میباشند که امروزه قدرت تأثیرگذاری آنها به مراتب بیش از سالهای گذشته است. لذا در حاکمیت شرکتی نقش این ذینفعان و منافع آنها هم باید در نظر گرفته شود.
برای این منظور حاکمیت شرکت موظف است این ذینفعان را به خوبی شناسایی کند، میزان و نحوه تأثیر و تأثرات آنها را بر عملکرد شرکت شناسایی کند و برای مدیریت و تأمین منافع آنها برنامهریزی کند. امروز شناسایی انتظارات ذینفعان، به رسمیت شناختن آنها و احترام و اطلاع از حقوق قانونی آنها یک اصل پذیرفته شده در حاکمیت شرکتی است.
تلاش برای تحقق این امر و تأمین شایسته منافع ذینفعان به طور مستقیم و معنیداری، منجر به ارزشآفرینی طولانیمدت در شرکت خواهد شد و برعکس چنانچه یک بنگاه به نیازهای ذینفعان خود توجه کافی نداشته باشد، ممکن است به موفقیتهای کوتاهمدتی برسد ما مدت زمان زیادی در اکوسیستم کسبوکار خود دوام نخواهد آورد.
برای آشنایی با کمیتههای هیئتمدیره در حاکمیت شرکتی و وظایف هر کدام اینجا کلیک کنید.
برای آشنایی با ۸ مسئولیت کلیدی مدیرعامل در حاکمیت شرکتی اینجا کلیک کنید.
برای آشنایی با ۱۰ مسئولیت کلیدی هیئتمدیره در حاکمیت شرکت اینجا کلیک کنید.
در این نوشته به دنبال معرفی هشت اصل کلیدی حاکمیت شرکتی بودم. تلاش کردم که این اصول را به نحوی بیان کنم که با مطالعه آن خواننده بتواند تمامی مفاهیم و موضوعات مرتبط با حاکمیت شرکتی را مرور کند. مواردی که در این مقاله به آن اشاره شد برگرفته از اصول حاکمیت شرکت میزگرد کسبوکار آمریکا است که ممکن است با فضای حاکم بر کسبوکارهای ایرانی متفاوت باشد.
با این حال اصول حاکمیت شرکتی بیان شده در این مقاله حالت عمومی دارد و برای یک شرکت معمولی برای داشتن عملکرد مؤثر در حاکمیت شرکتی ارائه شده است. لذا از این اصول میتوان به عنوان یک راهنما برای تدوین نظام حاکمیت شرکتی استفاده کرد. علاوه بر این اگرچه یک رویکرد واحد با ساختارها، فرایندها و روشهای خاص متناسب با تمامی شرکتها برای حاکمیت شرکتی نمیتوان تجویز کرد، اما میتوان گفت که هدف هر نوع اعمال حاکمیت در هر شرکتی «ایجاد ارزش بلندمدت» برای آن شرکت است.
دیدگاه خود را بیان کنید