قبل از پرداختن به هوش مشارکتی شناخت هوش مصنوعی ضروری است. هوش مصنوعی در بسیاری از مشاغل انسانی (نظیر تشخیص بیماری، ترجمه زبان، ارائه خدمات به مشتریان) به سرعت در حال بهبود است. این موضوع این نگرانی منطقی را ایجاد میکند که هوش مصنوعی در نهایت جایگزین نیروی انسانی در سراسر اقتصاد شود. اما به راحتی میتوان گفت این اتفاق زیاد هم محتمل نیست. هیچ گاه مثل امروز ابزارهای دیجیتال به ما و ما به ابزارهای دیجیتال اینگونه پاسخگو نبودهایم.
مطمئناً بسیاری از شرکتها از هوش مصنوعی برای اتوماسیونسازی فرآیندهای خود استفاده کردهاند، اما آنهایی که آن را جایگزین کارمندان خود کردهاند، تنها دستاوردهای کوتاهمدت بهرهوری را خواهند دید. در پژوهشی که HBR بر روی ۱۵۰۰ شرکت انجام داده، این نتیجه حاصل شده که شرکتها با همکاری انسانها و ماشینها است که به پیشرفتهای عملکردی دست مییابند. از طریق این هوش مشارکتی، انسانها و هوش مصنوعی به طور فعال نقاط قوت مکمل یکدیگر را افزایش میدهند.
آنچه به طور طبیعی برای انسان پیش می آید (برای مثال شوخی کردن) میتواند برای ماشینها مشکل باشد و آنچه برای ماشینها ساده است (مثل تجزیه و تحلیل گیگابایت دادهها) برای انسان تقریبا غیرممکن است. کسب و کار به هر دو نوع قابلیت نیاز دارد و مدیران کسبوکارها باید به هر دو نوع قابلیت توجه داشته باشند.
سازمانها از هوش مشارکتی یا همان بهینهسازی همکاری بین انسان و هوش مصنوعی است که بهرهمند میشوند. برای بیشینهسازی بهرهمندی از هوش مشارکتی پنج اصل زیر میتواند بسیار کمک کند:
در نظرسنجی که از ۱۰۷۵ شرکت در ۱۲ صنعت انجام شده و نتایج آن در HBR منتشر شده مشخص شده است که هرچه این اصول بیشتر در شرکتها پذیرفته شده باشد، ابتکار عمل هوش مصنوعی آنها از نظر سرعت، کاهش هزینه، افزایش درآمد یا سایر اقدامات عملیاتی بهتر انجام می شود.
آنچه دراینجا اهمیت پیدا میکند نحوه تعامل انسان و ماشین در این فرایند است؛ لذا باید بدانیم که:
میتوان اینگونه بیان کرد که ماشینها و انسانها حقوق متقابلی در قبال یکدیگر دارند که اگر این حقوق به خوبی رعایت شود همکاری آنها بیشترین صرفه را عاید سازمان خواهد کرد.
در هوش مشارکتی ماشینها در برابر انسانها از حقوقی برخوردارند. در این راستا انسانها باید سه نقش اساسی را انجام دهند.
علاوه بر این در هوش مشارکتی انسانها نیز در برابر ماشینها از حقوقی برخوردارند. دستگاههای هوشمند به سه روش به انسان کمک می کنند تا توانایی های خود را گسترش دهند:
برای به دست آوردن بیشترین ارزش از هوش مشارکتی، شرکتها ابتدا باید یک منطقه عملیاتی قابل توسعه را در سازمان خود کشف و توصیف کنند. این ممکن است یک فرایند داخلی معولی باشد، یا ممکن است یک مشکل بالفعل سازمانی باشد که میتوان با استفاده از هوش مصنوعی آن را برطرف کرد.
–
جهت دسترسی به متن اصلی این مقاله در HBR اینجا کلیک کنید.
برای دسترسی به مقالات من در خصوص توسعه مدیریت به وبلاگ من مراجعه کنید.
دیدگاه خود را بیان کنید