تصور کنید در یک آزمایشگاه قرن هجدهمی ایستادهاید. دانشمندان مشغول کارهای شخصی خود هستند؛ یکی روی ترکیبات شیمیایی کار میکند، دیگری مشغول مطالعه حرکت اجرام آسمانی است. اما یک مشکل اساسی وجود دارد – همه این فعالیتهای ارزشمند، پراکنده و بدون جهت مشخصی پیش میروند. اینجا بود که تاریخ به ما نشان داد: «علم بدون سیاستگذاری، مانند کشتی بدون سکان است!»
در این مقاله، از سلسله مقالات رساله من، به ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری میپردازیم. از دلایلی که دولتها را مجبور کرد وارد این عرصه شوند تا پیامدهای اجتماعی که اگر به این ضرورت توجه نکنیم، گریبانمان را میگیرد.
قبل از اینکه بحث رو ادامه بدم باید بگم متن کامل رساله من در سایت ایرانداک تحت عنوان «ساز و کار شبکهای مشارکت نخبگان علمی در فرایند تدوین خطمشیهای علم و فناوری» قابل دسترسی هست. همچنین دو تا مقاله از رساله من استخراج شده:
سال ۱۳۷۷ بود که پژوهشگران سه زنگ خطر اساسی را به صدا درآوردند که ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری را نشان میداد:
اولین فریاد: «بدون دخالت دولت، فناوری به بیراهه میرود!» تجربه نشان داده بود که بازار به تنهایی نمیتواند فناوریهای مناسب را انتخاب کند. مثل کارخانهداری که فقط به سود کوتاهمدت فکر میکند و فناوریهای مخرب محیط زیست را انتخاب مینماید.
دومین هشدار: «تحقیقات علمی مثل درخت بلوط است؛ دیر به ثمر مینشیند!» سرمایهگذاران خصوصی معمولاً حوصله منتظر ماندن دههها برای بازگشت سرمایه را ندارند. فقط دولت میتواند این سرمایهگذاری بلندمدت را انجام دهد.
سومین زنگ خطر: «بعضی بخشها هرگز خودبهخود رشد نمیکنند!» خدمات عمومی مثل بهداشت و آموزش، همیشه جذابیت تجاری ندارند، اما بدون آنها جامعه به توسعه واقعی نمیرسد.
این سه هشدار، اولین جرقههای درک ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری بود. اما داستان به همین جا ختم نشد…
سال ۱۳۹۴، پژوهشگری هفت دلیل قانعکننده دیگر به ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری اضافه کرد. این هفت کلید را با هم مرور میکنیم:
این هفت کلید، ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری را بیش از پیش نشان داد. اما این پایان ماجرا نبود…
تصور کنید شهری که در آن فناوریهای جدید بدون هیچ برنامهای معرفی میشوند. نتیجه چه میشود؟
این تصویر تاریک، نشان میدهد که ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری فقط یک بحث آکادمیک نیست، بلکه مسئلهای حیاتی برای جامعه است.
حالا که ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری را فهمیدیم، باید ببینیم یک سیاستگذار موفق به چه ابزارهایی نیاز دارد:
ضرورت سیاستگذاری علم و فناوری امروز برای ما به اندازه ضرورت هوا برای تنفس روشن است. این سیاستگذاری نه تنها از انحراف علم جلوگیری میکند، بلکه مانند چراغی مسیر پیشرفت را روشن مینماید.
تجربه ایران به ما نشان داده که وقتی این ضرورت را نادیده بگیریم، با موازیکاری، پراکندگی منابع و نتایج محدود روبهرو میشویم. اما اگر به این ضرورت پاسخ درست دهیم، میتوانیم به جایگاهی که باید دست یابیم.
دیدگاه خود را بیان کنید